ما ایرانیان سینمایی ملی و دینی نداریم!
آیا می توانیم ادعا کنیم که سینمای ملی ایران شکل گرفته است؟!.دقیق تر بپرسم؛آیا می توانیم مدعی شویم سینمای ملی – دینی ایران شکل گرفته است؟!. بی تردید چنین نیست!یعنی متاسفانه به رغم سپری شدن 35 سال از پیروزی انقلاب اسلامی ؛سینمایی که مبتنی بر ارزشهای ملی و دینی ملت ایران قلمداد شود ،سر برنیاورده است!
اتکا به آموز های دینی ،تکیه بر ارزشهای ملی ،برانگیختن غرور ملی و غیرت دینی ،اصلی ترین شاخص های سینمای ملی - دینی است.بر این پایه سینمای دینی؛ سینمایی است که حاوی ارزشهای ملی و دینی است و ایرانی بودن و دین مداری و دغدغه مندی یک ایرانی مسلمان را به شکل درست و آشکار نمایش میدهد.
وقتی پس از سه دهه از برقراری نظام دینی ، تولیدات یک ساله سینمای ایران را با تعریف ساده و فشرده یاد شده می سنجیم ،به نتیجه ای تلخ می رسیم !یعنی اینکه – بی رودربایستی – ما ایرانیان سینمایی ملی و دینی نداریم!
در سایه این بحران فرهنگی (دقیقا بحران فرهنگی! )است که نمی توانیم با اعتماد از سربرآوردن واقعیت روشن سینمای دفاع مقدس حرف بزنیم!چرا؟!
چون وقتی جو حاکم بر سینمای ایران نه ملی است و نه دینی ؛پدیده ای چون سینمای دفاع مقدس که باید حاوی صادق ارزشهای ملت ایران تلقی شود؛به عنوان یک جریان پویا ،فربه ،جدی و تاثیرگذار بر کلیت سینمای ایران مجال شکوفتگی و بالندگی نمی یابد!
به همین دلیل است که می بینیم ؛"سینمای دفاع مقدس "با وجود آثار قابل تامل،همچنان نحیف است ،متولی حرفه ای ندارد،مظلوم است،در ویترین بزرگترین جشنواره ی سینمایی کشور - جز دو دوره- نمی درخشد و گاه در برخی ادوار، هدف بی اعتنایی قرار می گیرد(حواشی فیلم شیار 143 را بخاطر دارید؟)!
یادمان بماند؛سینمای کارآمد در صحنه ی "فرهنگ سازی "،سینمایی است که حامل فرهنگ یک ملت است و الگو ساز !
سینمایی که مسیر افتخار وفخر ملی را تبیین می کند،بی تردید سینمای ملی است.یعنی سینمایی که تارو پود آن را ارزشهای ملی آن ملت بافته است،خواه این ارزشها منفی و نفسانی ارزیابی شود و خواه الهی !
شاید برخی بگویند سینمایی که پا به بیرون از مرزها گذاشته و جوایز رنگین از آن خود ساخته ،اگر ملی نبود و ارزش ای ایرانی را بر گرده نداشت اساسا نابردار می شد؟!
در پاسخ می توان این گزاره را به رخ کشید ؛سینمایی که به تعبیری "با لات بازی سیاسی "و "مخالف خوانی شبه سیاسی " و بواسطه ی جرم ضد امنیتی،کرسی درخشش در فلان محفل سیاسی فرهنگی را تجربه کند و در بهمان جشنواره ی ضد ایرانی بر صدر گذاشته شود،سینمای ملی و البته دینی ،نیست و به حتم ،ترویج آن ،نفعی به حال فرهنگ ایرانی ندارد و بی شک کاربرد سیاسی علیه ملت ایران دارد!
راه حل چیست؟
آیا می توان با مشوق های رنگارنگ و مادی سینماگران حرفه ای را به سوی سینمای ملی و دینی دلالت داد؟
آیا می توان با سیاست گذاری و بسته های حمایتی ،سینماگران را معطوف به سینمای دفاع مقدس و یا سینمای انقلاب نمود؟!
آیا نهاد های سینمایی متولی سینمای انقلابی و ارزشی می توانند جو سینمای ایران را با تولیدات همسو با فلسفه ی وجودی خودشان،به نفع سینمای متعالی و از جمله سینمای دفاع مقدس سوق دهند؟!
پاسخ قطعا منفی است!
سینمای ملی و – اسلامی متولی باورمند جدی می خواهد،متولیان مرعوب و ناتوان در تحلیل فرهنگی و سیاسی ،سترون اند و برکت مترتب بر فعالیت آنان نیست!
سینمای ملی و دینی سینماگر متعهد نیاز دارد.
سینماگر غیر معتقد ،سینماگری که با عنوان "دفاع مقدس "مسئله دارد(!)نمی تواند شکل گیری سینمای ملی و دینی و ذیل آن "سینمای دفاع مقدس " منشاء شود!
با احترام به همه آنها که در سینمای ایران بر مدار اخلاق حرکت می کنند باید بگویم؛با اتکا به بخش کلان سینمای فعلی افق دلخواه خودمان را نمی توانیم بر بسترتحقق ترسیم کنیم!
به شروعی دوباره بیاندیشیم!به شناسایی و جذب و حمایت از بهترین استعداد های متعهد!به کارگزارانی که مرعوب "نام "ها نمی شوند. به بودجه ای که به بهترین استعداد ها و اراده ها و بهترین ایده ها اختصاص می یابد؛آن هم بدون واهمه از سهم خواهان بدنه سینمای فعلی!
به ایده های جذاب و تربیت نهال خلاقیت درونمان فکر کنیم!
اگر چنین شد که با اتحاد" بهترین های متعهد "در سینمای ایران میسر می شود،آن وقت سینمایی شکل می گیرد که سینمای دفاع مقدس را به عنوان ارزش ملی و دینی هدف توجه جدی و حرفه ای قرار میدهد.
برگزاری جشنواره مقاومت دست کم می تواند بهترین استعدادها را شناسایی و معرفی کند،هنرمندان متعهد را جمع کند و در کنار یکدیگر بنشاند !به کارگزاران سینما یادآور شود:"ما به جریان سینمای دفاع مقدس می اندیشیم و نه سالی دو سه فیلم با موضوع یا به بهانه دفاع مقدس!ما به سینمای ملی و دینی فکر میکنیم نه سینمایی که مبنایی از بیدردی و افاضات روشنفکری دارد!"